تازه استیبل شده بودم که باز حرف ها و مسیر های جدید شروع شد. 

من یکی رو دوست دارم که دوستم نداره و یکی منو دوست داره که دوستش ندارم. 

امشب 3 ساعت خیابون رو قدم زدیم تا قبل از رفتنش به قول خودش آخرین شانس رو امتحان کنه. بابا مامان موافقن! فردا می خوان منو آزمایش ژنتیک هم بفرسته ولی من اگه آمریکا هم برم بازم دلم پیش توه! 

چرا دنیا اینه؟!

معذرت می خوام اگه امیدوار شدی ولی اینبار هم باید خداحافظی کنیم. 

هرچند نگاه پدر و مادرت برایم سنگینه و منو مقصر در رفتن تو از ایران میدونن ولی من از پیشرفته خوشحالم و برات آرزوی خوشبختی دارم.

کاش دختر نبودم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.