سلامتی مشتیا نه وحشیا.
سلامتی دلتنگا نه دلسنگا.
سلامتی سربازا نه چتر بازا.
سلامتی ناشیا نه لاشیا.
سلامتی راز دارا نه نازدارا.
سلامتی ساقیا نه یاغیا.
سلامتی رفقا نه رقبا.
سلامتی خودمو خودت رفیق....
لیلی!
تو بزرگ ترین اشتباهِ تاریخ را مرتکب شده ای
مردی را آواره ی کوچه و بیابان کردی
که مردانه
پایِ تو ایستاد
این روزها هیچکس پایِ هیچکس نمی ایستد
چه برسد
مردانه
"خــــــ ــــــدایـــ ـــــــــا " . . .
همه از تو می خواهند " بدهی "
اما, من از تو می خواهم " بگیری "
خستگی,دلتنگی و غصه ها را,
از لحظه لحظه روزگار همه آنهایی که دوستشان دارم.
مرد است دیگر...
نمی تواند به تو بگوید مرا در آغوش بگیر تا آرام شوم...
نمی تواند بگوید دلش می خواهد در آغوش تو گریه کند...
ممکن است خیلی تو را دوست داشته باشد...
. اما نمی تواند صدایش را مثل دختر بچه ها کند و جیغ بزند و بگوید عاشقتم... او همه ی اینها را قورت می دهد که بگوید یک مرد است...
یک آدم محکم که می تواند تکیه گاهت باشد...!
مرد است دیگر...
به خلوت که میرود نیاز به تنهایی دارد،
درک بایدش که نیازمند خلوتی بی تلنگر است،
خلوتی بی دغدغه،
بی کلام،
غرق در افکار بی همهمه،
بی ادعا،
وقتش که رسید خودش پالسهایی می فرستد برای ارتباط دوباره...
چنان دل کندم از دنیا ، که شکلم شکل تنهاییست
ببین مرگ مرا در خود ، که مرگ من تماشائیست
مرا در اوج می خواهی ، تماشا کن تماشا کن
دروغـین بـودم از دیروز ، مـرا امـروز حاشـا کن
در این دنیا که حتی ابر هم ، نمی گرید به حال من
همه از من گـریـزانـنـد ، تـو هم بگریز از این تنها
فقط اسمی به جا ماند ، از آن چه بودم و هستم
دلم چون دفترم خالیست ، قلم خشکیده در دستم
گـره افـتـاده در کـارم ، بـه خـود کـرده گرفتارم
به جز در خود فرو رفتن ، چه راهی پیش رو دارم
رفیقان یک به یک رفتند ، مرا با خود رها کردند
همه خود درد من بودند ، گمان کردم که همدردند
شـگـفـتـا از عـزیـزانـی ، کـه هـم آواز من بودند
به سوی اوج ویرانی ، پل پرواز من بودند
گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز میشود
گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام میگیرد
گاهی با یک کلمه ، یک انسان نابود میشود
گاهی با یک بی مهری ، دلی میشکند
مواظب بعضی یک ها باشیم !
در حالی که ناچیزند ، همه چیزند
یه زمانی شعارم بود. خودم با این یک ها خیلی وقتا داغون شدم
سلامتی مشتیا نه وحشیا.
سلامتی دلتنگا نه دلسنگا.
سلامتی سربازا نه چتر بازا.
سلامتی ناشیا نه لاشیا.
سلامتی راز دارا نه نازدارا.
سلامتی ساقیا نه یاغیا.
سلامتی رفقا نه رقبا.
سلامتی خودمو خودت رفیق....
سلامتی خودمو خودت رفیق....
مرسی
لیلی!
تو بزرگ ترین اشتباهِ تاریخ را مرتکب شده ای
مردی را آواره ی کوچه و بیابان کردی
که مردانه
پایِ تو ایستاد
این روزها هیچکس پایِ هیچکس نمی ایستد
چه برسد
مردانه
3 بار کتابشو خوندم
تمام غصه های دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد :
خدایا میدانم که میبینی . . .
"خــــــ ــــــدایـــ ـــــــــا " . . .
همه از تو می خواهند " بدهی "
اما, من از تو می خواهم " بگیری "
خستگی,دلتنگی و غصه ها را,
از لحظه لحظه روزگار همه آنهایی که دوستشان دارم.
الهــــ ـــــــــی آمـــ ـــــــین.
آمین
مرد است دیگر...
نمی تواند به تو بگوید مرا در آغوش بگیر تا آرام شوم...
نمی تواند بگوید دلش می خواهد در آغوش تو گریه کند...
ممکن است خیلی تو را دوست داشته باشد...
. اما نمی تواند صدایش را مثل دختر بچه ها کند و جیغ بزند و بگوید عاشقتم... او همه ی اینها را قورت می دهد که بگوید یک مرد است...
یک آدم محکم که می تواند تکیه گاهت باشد...!
مرد است دیگر...
به خلوت که میرود نیاز به تنهایی دارد،
درک بایدش که نیازمند خلوتی بی تلنگر است،
خلوتی بی دغدغه،
بی کلام،
غرق در افکار بی همهمه،
بی ادعا،
وقتش که رسید خودش پالسهایی می فرستد برای ارتباط دوباره...
مرد است دیگر...
خیلی قشنگ بود
چنان دل کندم از دنیا ، که شکلم شکل تنهاییست
ببین مرگ مرا در خود ، که مرگ من تماشائیست
مرا در اوج می خواهی ، تماشا کن تماشا کن
دروغـین بـودم از دیروز ، مـرا امـروز حاشـا کن
در این دنیا که حتی ابر هم ، نمی گرید به حال من
همه از من گـریـزانـنـد ، تـو هم بگریز از این تنها
فقط اسمی به جا ماند ، از آن چه بودم و هستم
دلم چون دفترم خالیست ، قلم خشکیده در دستم
گـره افـتـاده در کـارم ، بـه خـود کـرده گرفتارم
به جز در خود فرو رفتن ، چه راهی پیش رو دارم
رفیقان یک به یک رفتند ، مرا با خود رها کردند
همه خود درد من بودند ، گمان کردم که همدردند
شـگـفـتـا از عـزیـزانـی ، کـه هـم آواز من بودند
به سوی اوج ویرانی ، پل پرواز من بودند
پای رفته را میتوان برگرداند
اما
دل رفته راهرگز
چه فرقی دارد
پُشت میله ها باشی
یا در خیابانهای شهر در حال قدم زدن
وقتی که آرزوهایت
در حبس باشند.
زیبا ست
مرسی
گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز میشود
گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام میگیرد
گاهی با یک کلمه ، یک انسان نابود میشود
گاهی با یک بی مهری ، دلی میشکند
مواظب بعضی یک ها باشیم !
در حالی که ناچیزند ، همه چیزند
یه زمانی شعارم بود. خودم با این یک ها خیلی وقتا داغون شدم
خدا رو شکر از سر در گمی در اومدی
ممنون از همکاری شما دوست عزیز
خدایا این روزها کمی مرا تلاوت کن

شاید ختم شد جز هزارم دلتنگی ام
الهیییییییی

گفــتنِ “دوستــــت دارم ”
نظر لــــطــــــفـــم نبود !
نظرِ دِلـــــــم بود
.
.
.
نمیدانم تا کی دوستم داری
هرجا که باشد باشد
هرجا تمام شد اسمش را میگذارم
.
.
.
آخر خط من
باشد؟
تو را بیشتر از تعطیلی مدرسه دوست دارم !
مرسی

به یاد اونایی که هزار تا خاطر خواه دارن
ولی...
دلشون گیر یه بی معرفته!!
اینو خوب اومدی!
ه سلامتی اونی که …
آرزو بود …
نفس بود …
آرامش بود …
رویا بود ..
ولی “خاطره” شد!.
:(
مرسی